![hope and anja](https://rezamohammadian.ir/wp-content/uploads/2024/07/هوپ-و-انجا-لوون.jpg)
کودکی که جادوگر نامیده شد!
امروز صبح قرار بود برایت بنفشه بخرم
اما رفیقان گرسنه بودند
محمود درویش
امروز صبح قرار بود برایت بنفشه بخرم
اما رفیقان گرسنه بودند
محمود درویش
او بین جمع بود غرورم نمیگذاشت
در خلوتم نشستم و تنها گریستم
علی مقدم
تو در آینه نگه کن که چه دلبری ولیکن
تو که خویشتن ببینی نظرت به ما نباشد
سعدی
کبود از سیلی ایام اگر گشتی مبارک باد
که از فرط کمال خویش دارد میوه لک اینجا
علی مقدم (عاصی)
عهد ما با تو نه عهدی که تغیر بپذیرد
بوستانیست که هرگز نزند باد خزانش
سعدی
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر چهره دلبند
ملک الشعرا بهار
زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را
ولیکن پوست خواهد کند ما یک لا قبایان را
شهریار
اینک ای خوب، فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را میشناسند
قیصر امینپور
جز رنج، چه بود سهمت از این همه عشق؟
مظلومترین عاشق دنیا، مادر!
میلاد عرفانپور
کسی که خیره به تنهایی تو بود از دور
مسیح بود ولی کاش بر صلیب نبود…
فاضل نظری