،دروغ گوبلز یا دروغ بزرگ (Big Lie) یکی از اصطلاحات عجیب دنیای سیاست است. دروغی بسیار بزرگ که برای عدهای از عوام باورپذیر باشد! حدود یکصد سال از آغاز نخستین نظریهها درباره دروغ بزرگ میگذرد، اما ظاهرا هنوز نیز کاربرد دارد. آدولف هیتلر و جوزف گوبلز (دو تن از سران آلمان نازی) نخستین افرادی هستند که در این زمینه نظریهپردازی کردهاند. در ادامه با دروغ گوبلز یا دروغ بزرگ بیشتر آشنا خواهیم شد.

در سال 1925 هیتلر در کتاب معروف خود با عنوان «نبرد من» به یک مسئله مهم اشاره کرد. او معتقد بود که یکی از دلایل اصلی شکست این کشور در جنگ جهانی اول، جهت دهی افکار مردم با چاپ اطلاعات نادرست توسط یهودیان در مطبوعات بود. هیتلر عقیده داشت که یهودیان با استفاده از نفوذ خود در مطبوعات جهان رهبر ملی گرای آلمان اریش لودندورف (فرمانده بزرگ آلمان در جنگ جهانی اول) را در جنگ مقصر جلوه دادند و افکار تودههای مردم را جهت دهی کردند.
در دروغ بزرگ همیشه نیروی خاصی از اعتبار وجود دارد. تودههای وسیع یک ملت بیشتر قربانی دروغ بزرگ می شوند تا دروغ کوچک، زیرا خود اغلب در مسائل کوچک، دروغهای کوچک می گویند اما از بیان دروغ های بزرگ خجالت میکشند.
هرگز به ذهن مردم نمیرسد که خودشان با دروغ بسیار بزرگی حقیقت را تحریف کنند. همچنین آنها باور نمی کنند که دیگران این گستاخی را داشته باشند که حقیقت را تا این حد نادرست تحریف کنند. حتی اگر مستنداتی که تحریف حقیقت را ثابت می کند به آنها ارائه شود، باز هم در شک و تردید باقی میمانند. دروغ بسیار گستاخانه همیشه تاثیری از خود بر جای می گذارد، حتی پس از پایان یافتن آن! این واقعیتی که همه دروغگویان متخصص در این جهان و کسانی که با هنر دروغگویی توطئه میکنند، آن را می دانند.
هیتلر به این نتیجه رسید که اگر دروغی آن چنان بزرگ باشد که مردم تصور کنند که هیچ فردی اینگونه حقیقت را تحریف نمیکند، آن دروغ برای مردم نسبت به یک دروغ معمولی باورپذیرتر است. هیتلر که قدرت دروغ بزرگ را پذیرفته بود، تصمیم گرفت خود نیز از این استراتژی استفاده کند. تکامل این حربه به کمک جوزف گوبلز امکان پذیر گشت. اما جوزف گوبلز که بود؟
جوزف گوبلز؛ وزیر تبلیغات سیاسی آلمان نازی
حوزف گوبلز متولد 1897 در دوسلدورف متولد شد. در ده سالگی دچار نوعی فلج اطفال و نقص حرکتی گردید. به ظاهر باید با این نقص عضو آینده تاریکی در انتظار او باشد، اما او توانست علیرغم این نقص، در احزاب سیاسی آلمان به عنوان فردی فعال عضو شود. گوبلز که فردی تحصیل کرده بود و مدتی نیز به عنوان روزنامه نگار فعالیت میکرد، از قدرت تبلیغات و رسانه به خوبی اطلاع داشت.

در سال 1933 گوبلز عنوان وزیر تبلیعات رایش سوم انتخاب شد. گوبلز که از قدرت دروغ بزرگ آگاه بود تصمیم گرفت استراتژی تبلیغاتی خود را بر این اساس تدوین کند. گوبلز با استفاده از قدرت رسانهها، تبلیغات موثری برای آلمان نازی انجام داد. او از هنر و رسانه استفاده کرد تا محبوبیت و مقبولیت هیتلر را در افکار عمومی افزایش دهد. گوبلز تلاش نمود تا فضای عمومی جامعه را به سمت عقاید نازی سوق دهد. گوبلز خود معتقد بود که بریتانیا با دروغ بزرگ توانسته خود را به عنوان رهبر جهان معرفی کند.
راز اصلی فرمانروایی انگلیس در جهان به قدرت هوش و نبوغ آنها بستگی ندارد. بلکه مبتنی بر یک اصل بسیار احمقانه است. انگلیسیها از این اصل پیروی میکنند که وقتی کسی دروغ میگوید، باید دروغ بزرگی بگوید و به آن پایبند باشد (بر روی صحت آن پافشاری کند). آنها به دروغهای خود ادامه می دهند، حتی زمانی که آن دروغ مضحک به نظر برسد.
گوبلز این چنین استنباط میکرد که دروغ بزرگی که پیوسته توسط افراد و رسانههای مختلف تکرار شود، برای مردم قابل پذیرش خواهد بود. پس او که خود ابتدا از منتقدین سیاستهای انگلیس و یهود در استفاده از دروغ بزرگ بود، خود به این شیوه روی آورد.
گوبلز یک واژه شناس و سخنران قهار و حرفهای بود که به خوبی میتوانست با قدرت کلمات شنوندگان خود را تهییج کند. گوبلز تلاش کرد دروغهای بزرگ سیاسی خود را در پوششی از کلمات مناسب بیان کند. ضمنا از رسانهها نیز برای انتشار افکار خود به خوبی بهره میبرد. او در وزارتخانهاش بخشهایی برای فیلم، ادبیات، تئاتر، موسیقی، مطبوعات و… اضافه کرد. کمیتهای برای سانسور کتاب در نظر گرفت و برخی کتابها اجازه چاپ نمییافتند. گوبلز به کنترل رادیو علاقه ویژهای داشت. حتی به رایگان رادیو در اختیار مردم قرار میداد. اما گوش دادن به رادیوهای بیگانه ممنوع بود. ساخت فیلم پیروزی اراده که هیتلر در کانون آن قرار داشت نیز یکی دیگر از فعالیتهای مهم گوبلز در سال 1935 تلقی میشد. این فیلم که توسط لنی ریفنشتال ساخته شده بود توانست مدال طلا جشنواره فیلم ونیز را دریافت کند. برگزاری بازیهای المپیک 1936 در برلین نیز از اقدامات مهم گوبلز برای تبلیغ چهره آلمان در جهان بود. گوبلز همچنین نمایشگاههایی در ارتباط با موسیقی و هنر نیز برگزار میکرد. در تمام فعالیتهای تبلیغاتی گوبلز هیتلر و آلمان نازی به عنوان هدف اصلی قرار داشت.

گوبلز با سخنان و اقدامات خود نقش مهمی در تنفر جامعه آلمان از یهودیان داشت. او افکار جامعه و نظامیان را به سمتی جهت داد تا کشتار یهودیان را (به علت نقش آنها در شکست آلمان در جنگ جهانی اول) توجیه کند.ریشه بسیاری از جنایات ارتش نازی نسبت به یهودیان را میتوان در چنین تفکراتی جستجو کرد. جرقه بزرگ این ماجرا نیز در شب شیشههای شکسته زده شد. پس از قتل سفیر آلمان در فرانسه توسط یک یهودی، گوبلز در جمع اعضای حزب سخنرانی کرد. او آنها را به خشونت به صورت خودجوش علیه یهودیان تشویق کرد. شب شیشههای شکسته نیز همان شب اتفاق افتاد. شیشههای مغازه و منازل یهودیان توسط مردم و اعضا حزب نازی شکسته شد. صبح فردا خیابان مملو از شیشههای شکسته بود.

گوبلز در سخنرانیهای خود در خلال جنگ جهانی همواره از پیروزی نهایی صحبت میکرد. او در مجلات از اختراع سلاحهایی بسیار پیشرفته مینوشت. او مردم کشورش را به طور پیوسته نسبت به پیروزی آلمان در جنگ جهانی مطمئن میساخت. او با وعدههایش به مردم اطمینان میداد که ارتش آلمان دستاوردهای بزرگی در جنگ کسب کرده است. او موفقیت نیروهای خودی را بزرگ جلوه میداد و شکستهای آلمان را بیاهمیت توصیف میکرد. استراتژی دروغ بزرگ برای چندین سال بسیار کاربرد داشت. نقل قول مشهوری درباره دروغ بزرگ به نقل از گوبلز وجود دارد:
اگر دروغی به اندازه کافی بزرگ بگویید و مدام آن را تکرار کنید، مردم در نهایت آن را باور خواهند کرد. اما این دروغ فقط تا زمانی اعتبار دارد که دولت بتواند از مردم در برابر پیامدهای سیاسی، اقتصادی یا نظامی دروغ محافظت کند.
با شکست آلمان در خلال جنگ جهانی اعتبار دروغ بزرگ گوبلز نیز به تدریج کمتر شد. او حتی به هیتلر پشنهاد آتش بس داد اما هیتلر نمیپذیرفت. سرانجام اندکی پس از خودکشی هیتلر، گوبلز نیز به همراه خانوادهاش خودکشی کرد. مردی که برای نخستین بار به طور ویژه از قدرت پروپاگاندای رسانه استفاده کرد، پس از چند سال موفق پایانی دردناک داشت.
زندگی گوبلز در سال 1945 به پایان رسید اما دروغ بزرگ همچنان با همان سبک و سیاق به حیات خود ادامه میدهد. جالب اینجاست که یهودیان که خود را قربانی دروغ گوبلز میدانستند پس از مرگ او در بسیاری از موارد مانند او عمل کردند. افسانه سازی هولوکاست با اعداد و ارقام خیالی از وقایع جنگ جهانی دوم یکی از دروغهای بزرگ یهودیان بود. البته این تنها شباهت اسرائیل به آلمان نازی تلقی نمیشود. نژادپرستی نیز یکی دیگر از شباهتهای رایج این دو رژیم است. نسل کشی در فلسطین نیز نسل کشی یهودیان در آلمان را یادآوری میکند.
ادعای تقلب در انتخابات 2020 آمریکا توسط ترامپ را یکی دیگر از مصادیق دروغ بزرگ میدانند. نتیجه این دروغ بزرگ حمله طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره در سال 2021 بود. حتی ترامپ در سال 2023 نیز در جلسات دادگاه همچنان ادعای خود را تکرار میکرد.
حتی برخی از ادعاهای علمی نیز ممکن است یک دروغ بزرگ باشد. بسیاری از افراد عقیده دارند که داستان فرود نیل آرمسترانگ بر ماه طی پروژه آپولو 11 نیز یک دروغ بزرگ بود. نظریه پردازان این موضوع علت این دروغ را هم رقابت فضایی روسیه و آمریکا در جریان جنگ سرد میدانند.
آیا شما هم تاکنون قربانی دروغهای بزرگ شدهاید!؟