سابیر هاکا (1365) با نام اصلی صابر قبادی را اغلب به عنوان شاعر کارگران میشناسند. دوران کودکی سخت و دشوار هاکا باعث شد تا شعرهای او طعم تلخ و آشنایی برای کارگران و قشر ضعیف جامعه داشته باشد. کتابهای او با توجه به نوع خاص سرودههایش در بین جوانان محبوبیت و مقبولیت بالایی یافت. شعر شاهتوت شاید اوج سرودههای سابیر هاکا در رابطه با کارگران باشد که به مناسبت روز کارگر در این محیط آن را نشر میدهم.

داستان زندگی سابیر هاکا نکات جالبی دارد. او برای آنکه سرودههایش دچار پیش قضاوت نشوند، نام اصلی خود را به فراموشی سپرد تا نام جدیدی برای خود بیافریند. به این امید که اینگونه منتقدین صرفا از روی عادت او و سرودههایش را انتقاد نکنند. شیوهای که واقعا موثر بود و کمک کرد با نام جدید منتقدین سابقش او را نشناخته و شعرش را ستایش کنند. پس اینگونه صابر قبادی به سابیر هاکا تبدیل شد.
اما موضوع شعرهای او دومین تفاوت او با سایرین است. در جهانی که همه دم از عشق میزدند او بخش دیگری از جامعه را انتخاب کرد. سالها زندگی در خانوادهای کارگری و دیدن رنجهای خانواده باعث شد تا سابیر زبان این اقشار مظلوم جامعه باشد. سابیر در دنیای شعر کارگری بسیار درخشان ظاهر شد و نگاه منتقدین را به خود جلب کرد. شعر سقوط شاهتوتها را میتوان جز آثار درخشان سابیر هاکا قلمداد کرد. در ادامه با هم آن را میخوانیم:
تا به حال افتادن شاهتوت را ديدهای!؟
كه چگونه سرخیاش را با خاک قسمت میكند
[هيچ چيز مثل افتادن دردآور نيست]
من كارگرهای زيادی را ديدم
از ساختمان كه میافتادند،
شاه توت میشدند…
شاعر: سابیر هاکا
دوست داشتم حالا که بعد از مدتها میخواهم بنویسم درباره عزیزانی باشد که هیچگاه همتراز با شأن و منزلتشان مورد سپاس قرار نگرفتند. کارگرانی که دستان پرمهرشان به اندازه معلمها بوسیدنی است. روز کارگر فرصت کوچکی برای قدردانی از تلاش کارگرانی است که بدون حضورشان ساعتی چرخ صنعت و اقتصاد جامعه و جهان نمیچرخد. کارگرانی که کمترین بهرهمندی را از تلاش خود دریافت میکنند.
تاریخچه روز کارگر نیز ماجرای جالبی دارد. قضیه از یک جنبش کارگری در روز نخست می 1886 آغاز میشود. جنبشی که تاثیر مستقیم بر ساعت کاری روزانه ما حتی در این روزگار دارد. خواندنش خالی از لطف نیست. اگر فرصت دارید پیرامونش مطالعه کنید. افرادی که به حق مطالبهگر 8 ساعت کار در روز بودند و در نهایت تلاششان نتیجه داد.
به طور خاص یک قدردانی ویژه نیز به همه کارکرانی ساختمانی تقدیم میکنم. عزیزانی که برای تسکین و آرامش ما، آسایش و رفاهشان محدود شد. امیدوارم هیچ کارگر ساختمانی شاهتوت نشود.