برتولت برشت (۱۹۵۶-۱۸۹۸) نویسنده و شاعر بزرگ آلمانی است که به واسطه کارگردانیهای موفق تئاتر با دنیای هنر نیز پیوندی عمیقی داشت. برشت در طول زندگی خود آثار مهمی در ادبیات و هنر تولید کرد. استعداد بالای برشت در زمینههای گوناگون باعث شده تا نتوانیم او را به یک حوزه محصور کنیم. در ادامه شعری از برشت را با هم خواهیم خواند:
میخواهم با کسی بروم که دوستش میدارم
نمیخواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجم
یا در اندیشه خوب و بدش باشم.
نمیخواهم بدانم دوستم میدارد یا نه.
میخواهم بروم با آنکه دوستش میدارم.
شاعر: برتولت برشت
برتولت برشت در شعر زیبایش میخواهد عشقی بدون هیچ اما و اگری را نثار معشوق خود کند. قبلا هم نوشته دیگری از برتولت برشت را با شما به اشتراک گذاشته بودم که میتوانید آن را در این بخش مطالعه نمایید: عشق از زبان آقای کوینر
عشق بی قید و شرط کیمیایی که همه در جستوجوی آن هستند. نمونه کاملی که از این نوع عشق دیدم، عشق مادر به فرزند است. در روابط دو نفره شاید این نوع عشق را بتوان بیشتر در کتابها یافت نه در زندگیهای واقعی. البته عشق باقید و شرط به نظر من منطقیتر و پایدارتر است. البته نه به گونهای که کاملا همهچیز را با معیار دو دوتا چهارتا محاسبه کنیم.
نظر شما درباره این نوشته آقای برشت چیست؟
6 نظرات در مورد “برتولت برشت: میخواهم با کسی بروم که…”
«عشق بیدلیل دوست داشتن است بیسبب به کسی دلبستن است، آب شدن است به وقت نگریستن به چشمانش از درون لرزیدن است به وقت گرفتن دستانش با تمام وجود.»
من شاهد عشق بی قید و شرط بودم .این لطف خداست که عشقی این چنین را به بنده اش عطا میکند.
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمیبینم
•
ممنون که نوشته جان یوجل را به اشتراک گذاشتید
اما سوال مهم:
شاهد عشقی بی قید و شرط بودید یا طعم آن را هم چشیدهاید؟
البته اگر مصداق این بیت حافظ باشم:
رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرمِ راز است
در فرصتی مناسب برایتان خواهم گفت،
شرحِ شِکَنِ زلفِ خَم اندر خَمِ جانان
کوته نتوان کرد که این قِصه دراز است
لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی.
بی قید و شرط دوست داشتن کاریه که فقط از والدین برمیاد!
سلام بر سها (البته اگر به درستی متوجه اسمت را فهمیده باشم)
تا حدود زیادی با سخنت موافقم.