فاضل نظری (-1358) شاعر و استاد دانشگاه ایرانی است. نظری را میتوان برترین شاعر دهه 80 و 90 شمسی دانست. نخستین مجموعه شعر نظری در سال 1382 منشر شد. در طول دو دهه بعدی نظری 6 دفتر شعر دیگر منتشر کرد. نظری در حوزه فرهنگی مسئولیتهای متفاوتی را تجربه کرده است. غزلیات نظری از منظر محتوا و صلابت در نوع خود کمنظیر است. برای آشنایی بیشتر با او شعر زیبای طاووس را از این شاعر بزرگ خواهیم خواند:
طاووس
طاووس من؛ حتی تو هم در حسرت رنگی!
حتی تو هم با سرنوشت خویش در جنگی
یک روز دیگر کم شد از عمرت، خدا را شکر
امروز قدری کمتر از دیروز دلتنگی…
از خود گریزانی چرا ای سنگ، باور کن
حتی اگر در کعبه باشی، باز هم سنگی
عمریست در نی شور شادی میدمی اما
از نی نمیآید به جز اندوه، آهنگی
دنیا پلی دارد که در هر سوی آن باشی
در فکر سوی دیگری! آوخ چه آونگی
شاعر: فاضل نظری
شعر طاووس فاضل نظری شعری روان و مقبول است اما حتما شما هم با من همعقیدهاید که این شعر برترین اثر فاضل نظری نبوده و نیست! پس چرا این شعر را با شما به اشتراک گذاشتم؟ دلیل آن مشخص است چون معنای خاص پنهان در آن را دوست دارم.
من هم مثل شما در جریان زندگیم با افراد متفاوتی همکلام میشوم. در این صحبتها و گپهای دوستانه درباره موضوعات مختلفی گفتگو میشود. اما یک موضوع بیشتر توجه مرا به خود جلب میکند.بیشتر افراد از موقعیت فعلی خود گله دارند و حسرتهایی بر دلشان نشسته است.
کسی که x درآمد دارد هدفش رسیدن به درآمد 2x در ماه است. وآنکه 2x در ماه درآمد دارد در جستجوی راهی برای رسیدن به درآمد 3x در ماه است و… درباره زیبایی هم همین مثال صدق میکند. جا دارد بار دیگر بیت نخست غزل فاضل نظری را مرور کنیم:
طاووس من؛ حتی تو هم در حسرت رنگی!
حتی تو هم با سرنوشت خویش در جنگی!
اما این همه ماجرا نیست. گاهی ما در حسرت موقعیت شخصی هستیم که او نیز در حسرت جایگاه ما قرار دارد. یک کارمند در حسرت شغل آزاد است و هزاران جوان در جستجوی کار دولتی! یکی از بزرگی بینیاش گله دارد و دیگری از کوتاهی قدش! جوانانی هستند که با پدر خود مشکل دارند در حالی که برخی دیگر در حسرت دستان پدر در خاک آرمیدهشان چشمشان تر میشود. یکی مجرد است و شرایط ازدواجش فراهم نیست و اندوهگین است و دیگری متاهل است و با همسرش به چالش خورده و در آرزوی تنهایی دوران مجردی است. آخرین بیت غزل فاضل به همین موضوع اشاره دارد:
دنیا پلی دارد که در هر سوی آن باشی
در فکر سوی دیگری، آوخ چه آونگی…
آری ما انسانها مانند یک آونگ بیقرار هستیم. زمانی که به انتهای سمتی از این آونگ میرسیم، دلتنگ سوی دیگر هستیم و به سمت آن رهسپار خواهیم شد! گاهی برای احساس رضایتمندی بیشتر از زندگی نباید به مطالبات بیشتری دست بیابید. فقط کافی است دیدگاهتان را تغییر دهید. حرف زیاد است اما به نظر تا همینجا هم بیش از حوصله مخاطب سخن راندهام. پس تفسیر مفاهیم دیگر شعر با شما!
2 thoughts on “طاووس من حتی تو هم در حسرت رنگی | فاضل نظری”
به به جناب فاضلی عزیز،چه بسیار عجین شده
لحظه هایی از زندگانی ام با اشعار ایشان «بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست /آه بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست»
و اما داستان سیری ناپذیری انسان ها که از روز الست با ما بوده و همچنان هست و بعید میدونم ،قانع باشیم به آنچه هستیم و آنچه خداوند روزی ما قرار داده .
یاد فرمایش امام باقر افتادم که فرمودند،حریص به دنیا چون کرم ابریشم است،که هر چه بیشتر به دور خود می پیچد،راه خلاصیش بسته تر می شود،تا از غصه بمیرد.
و اینکه در وجود همه ما این خصلت هست،اما بعضیا بروز میدن و اظهار میکنند و بعضی ها در دل حسرت دارند.و سکوت میکنند.
طمع بخاک فرو میبرد حریصان را
ز حرص بر سر قارون رسید، آنچه رسید
بگذریم .
رمضان مبارک برادرجان،امیدوارم خداوند بهترین هارو در این ماه و در پایان این ماه نصیبت کنه ،مارو هم دعا بفرمایید
مارا به دعا کاش فراموش نسازند
رندان سحر خیز که صاحب نفسانند
فاضل نظری شاعر بزرگ و توانمندی است و بیتی که شما نوشتید هم مطلع یک غزل شاهکار ایشان است.
حسین منزوی یک بیت خاص در غزل پلنگ و ماه دارد که حدیث امام باقر را در ذهن تداعی میکند:
چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود
ماه رمضان شما هم مبارک باشد. من به شخصه اغلب زاهد خلوت نشین هستم تا رند سحرخیز 🙂