زن بودن از نگاه تونی گرانت

  1. رضا محمدیان
  2. کتاب
  3. بریده کتاب
  4. زن بودن از نگاه تونی گرانت

تونی گرانت (2016-1942) روانشناس آمریکایی و مجری برنامه‌های رادیویی مشاوره‌ای است. گرانت دارای مدرک دکترای روانشناسی بالینی بود. او ابتدا در برنامه‌های رادیویی درخشید. در سال 1988 کتاب “زن بودن” را نوشت که در سطح جهانی توجهات زیادی را به خود معطوف کرد. در بخشی از این کتاب او به زنان می‌گوید که از جنگیدن پرهیز کنند و با عشق و ظرافت‌های زنانه به اهداف خود برسند. 

تونی گرانت

تونی گرانت پس از دریافت مدرک دکترای خود از دانشگاه سیراکیوز نیویورک، فعالیت خود را در مطب شخصیش شروع کرد. عمده بیماران او سربازهای بازگشته از جنگ ویتنام، کودکان مبتلا به اوتیسم و افراد درگیر با شیزوفرنی بودند. در سال 1972 گرانت به عنوان مهمان مشاور به یک برنامه رادیویی دعوت شد. برنامه او به قدری مورد توجه قرار گرفت که کم کم به عنوان مجری برنامه رادیویی به فعالیت پرداخت. در سال 1982 او از برنامه رادیویی خود 100000 دلار درآمد داشت. او همچنین انجمن روانشناسان آمریکا محسوب می‌شد. در سال 1988 کتاب “زن بودن” او منتشر شد که توجهات بیشتری را به او جلب می‌کرد. در ادامه بریده‌‌ای از کتاب زن بودن تونی گرانت را خواهیم خواند.

باید از جنگیدن با مرد اجتناب کرد، نه صرفاً به خاطر حفظ غرور او بلکه همچنین به خاطر حراست از شأن و منزلت خود!
هیچ چیز به اندازه ی زن شوریده حال و دیوانه؛ بی جاذبه و ناخوشا یند نیست، زنی که به جای قدرت زنانه، از قدرت زبانش استفاده می کند شهره ی آفاق است.
جنگیدن، زن را نزد مرد و نزد خودش زشت و ناخوشایند می کند.
به زنی باهوش و قوی نیاز است تا مردش را خلع سلاح کند، نه با خشم بلکه با عشق.
مردان خصوصیات زنانه را به دلیل نرمی و لطافت زن قبول می کنند و نه به دلیل قدرت او.

تونی گرانت از کتاب "زن بودن"

تونی گرانت در کتابش به زنان توصیه می‌کند تا حدودی نقش‌های سنتی خود در خانه و خانواده را بپذیرند. گرانت به نوشتن و سخنرانی برای زنان در طول زندگی خود ادامه داد. سرانجام گرانت در سال 2016 در حالیکه در اواخر عمر دچار زوال عقل شده بود، درگذشت. البته نوشته‌ها و سخنرانی‌هایش به زنان زیادی کمک کرد تا سبک زندگی بهتری داشته باشند.

نظر شما درباره نوشته تونی گرانت چیست؟ زن جنگجو یا زن عاشق؟

5 نظرات در مورد “زن بودن از نگاه تونی گرانت

  1. ساعت صفر ،هفت بهمن و تولدم 🙂
    مثل هر روز و هر شب که بین کار ،فراغتی دست میده،سریع به خونه برادرم رضا میام تا نوشته هاشو بخونم ،الان هم این معرفی کتاب «زن بودن »
    احساس میکنم هیچ زنِ جنگجویی در جهان نبوده که عاشق نبوده باشه و بالعکس همه زنان عاشق جهان به شدت اهل مبارزه بودند.
    از فاطمه ی علی ،که در نهایت عشق ،برای فدک ایستاد.
    تا زینبِ علی (که تولد امسالم مصادف شده با شهادت این بانوی شجاع) که در عشق و دلاوری بی مثال هستند.
    تا ………
    همسر امام که فوق‌العاده ند،عاشقی بی حد و حصر در میان آنهاست که آنها را در مبارزه پیشرو نگه میدارد .
    تا همسر جناب حسن زاده آملی ،همسر جناب قاضیِ که برایم شگفت انگیز است صبر در عاشقی این زن.
    و همسران شهدا و مادرانشان …..
    و همه زنان در عرصه ی علم و دانش و …
    و بی شمار زنان عاشقِ مبارز و بی شمار زنانِ جنگجوی عاشق.
    یاد کتاب ارتداد افتادم از یامین پور. ماجرای یونس و احمد ودلدادگی هایشان در میدانِ مبارزه…..

    این خواهر کوچکت هم عاشق است و هم جنگجو ،
    چون باید بجنگد تا یونس ش را به او بدهند و آنقدر عاشق بماند که یونس را سیراب کند از عشق ……

    چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
    به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی

    ز تو دارم این غمِ خوش به جهان ازا ین چه خوشتر
    تو چه دادیَم که گویم که از آن به‌اَم ندادی

    چه خیال می‌توان بست و کدام خواب نوشین
    به از این درِ تماشا که به روی من گشادی

    به قول پدرم،هیچ مردی در جهان ،زنی که او را از عشق سیراب میکند را نه فراموش میکند و نه از دست میدهد .

    1. به‌به
      تولد داریم اونم چه تولدی!
      تولد همه تولدها…
      خیلی خیلی تبریک و شادباش
      امیدوارم روزگار سرشار از سلامتی و تندرستی در انتظارتان باشد.

      زنها در تاریخ همواره پابه پای مردان تلاش کرده‌اند اما مورخین از کنار نام آنها همیشه به سادگی گذشته‌اند.

      زن جنگجو برای خانواده، قابل احترام است و پرستیدنی اما در محیط خانه قدرت زن به زور بازویش نیست. محیط خانه به همسری نیاز دارد که با احساسات و تفکر زنانه‌اش، نسبت به تعارضات برخورد کند.

      امیدوارم شما هم به پاس مبارزه جانانه‌تان به مراد دلتان برسید‌.

      1. سلااااااااااااااااااام برادرجاااااااانم،رضای رضاااااااا،
        اخ به قربان صاحبِ نامت که امروز صبح از یونس م،خبر رسید«معشوقه به سامان شد تا باد چنین بااداااااااا»
        سرمست تا محل کارم دویدم ،شعر خواندم و بلند بلند میگفتم الحمدلله الحمدلله الحمدلله…..
        چه روزی شد امروز و چه پیام تبریکی ،به قول امروزیاااااا،داش رضا ،ان الله مع العسر یسری شدم امروز و دیدم که خداوند خدا ،این آشفته حالی منو دید و اجابتم کرد با یونس ….
        کجایی جانِ خواهر ،خونه ت آباد که اینجا ،رو پیدا کردم و اینجا نوشتم و اینجا بارها از عشق گفتم و اینجا به سامان رسیدم .ممنون که اینجایی .امیدوارم هر کی به این خونه پا میزاره ،دلش آروم بگیره به عشق …..
        باید داستان امروز رو بنویسم ،باید برم و به همه شاگردام امروز بستنی بدم ،باید پدرم رو ببوسم ،باید برم …
        کاش بارون بیاره…..

        1. خب بار دیگر سخن مولانا تعبیر شد: “هر چیز که در جستن آنی آنی”
          امیدوارم آن بی‌خبری‌هایی که با خوش خبری تعبیر شده، همین طور نیکو ادامه یابد.

          خدا را سپاس که در زادروزتان با خبری مسرت بخش تولدی تازه یافتید.
          روزتان سراسر به نیکی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *