جانلوکا ویالی (۱۹۶۴-۲۰۱۳) ستاره سابق تیم ملی ایتالیا و کاپیتان یونتوس در قهرمانی جام باشگاه های اروپا ۱۹۹۶ بود. ویالی در اواخر عمر از سرطان پانکراس رنج میبرد اما از مرگ چندان نمیترسید. او که در خانواده ای مرفه متولد شده بود، در 16 سالگی فوتبال حرفه ای را آغاز کرد و در 33 سالگی به عنوان سرمربی چلسی انتخاب شد. همین نشان می دهد ویالی علاقه دارد همه چیز را زودتر از اغلب افراد تجربه کند حتی مرگ!

6 ژانویه 2023 جانلوکا ویالی ستاره سابق ایتالیا بعد از 5 سال مبارزه با سرطان پانکراس بالاخره تسلیم این بیماری شد. ویالی قبل از مرگ در مصاحبههایی جالب توجه، دیدگاه های متفاوت خود نسبت به مرگ را بیان میکرد. نخست برای شناخت بهتر شما از این ستاره سابق، دوران ورزشی او را بررسی میکنیم و در انتها دیدگاههای او نسبت به سرطان و مرگ را خواهیم خواند.
جانلوکا در سال 1964 بر خلاف اغلب ورزشکاران جهان در خانواده مرفه متولد شد. این شاید نخستین تفاوت ویالی نسبت به سایر اهالی فوتبال باشد. پدر جانلوکا یک میلیونر خودساخته بود و خانه ای مجللی که ویالی در آن متولد شد 60 اتاق خواب داشت.

ویالی در 16 سالگی در تیم شهرش کرمونزه فوتبال حرفه ای را آغاز کرد. در این دوران ویالی در ابتدای مسیر تبدیل شدن به یک ستاره نامدار قرار داشت. در 19 سالگی به تیم زیر 21 سال ایتالیا دعوت شد و در آنجا با روبرتو مانچینی دوست شد. این دوستی تا آخر عمر ویالی ادامه داشت و بر مسیر زندگی حرفهای او تاثیر بزرگی گذاشت.
در سال 1984 زمانیکه 20 سال سن داشت به سمپدوریا پیوست. با توصیه مانچینی به مدیر باشگاه، این انتقال صورت گرفته بود. در آن زمان سمپدوریا یک تیم میانه جدولی بود. همکاری مانچینی و ویالی در سمپدوریا باعث موفقیت این باشگاه شد. او در سال نخست حضورش در سمپدوریا توانست با گلزنی در فینال جام حذفی این تیم را قهرمان کند. همین درخششها باعث شد تا در سال 1985 ویالی نخستین بازی خود را برای تیم ملی ایتالیا انجام دهد. سمپدوریا که پیش از ویالی یک تیم معمولی بود در 8 حضور او برای اولین و آخرین بار فاتح سری آ (لیگ ایتالیا) شد. سه بار قهرمانی در جام حذفی، یک بار فاتح سوپر کاپ و یک بار قهرمانی در جام یوفا سایر افتخارات ویالی در سمپدوریا بود. بزرگترین حسرت این دوران ویالی شکست در فینال جام باشگاه های اروپا در سال 1992 برابر بارسلونا بود.

در 28 سالگی با رقم 16.5 میلیون یورو به یوونتوس پیوست تا به عنوان گرانترین بازیکن جهان شناخته شود.
در آغاز دوران حضورش در یوونتوس در 1992 رابطهاش با آریگو ساکی سرمربی جدید تیم ملی ایتالیا دچار چالش شد. ظاهرا علت آن شوخی بود که ویالی با ساکی کرده بود. ساکی نیز در اقدامی عجیب او را از تیم کنار گذاشت. این درگیری ساده باعث شد دوران حضور ویالی در تیم ملی ایتالیا در 28 سالگی به پایان برسد. البته ویالی نیز در این تصمیم نادرست نقش مهمی داشت. در سال 1994 زمانی که ساکی مجددا او را برای مسابقات جام جهانی دعوت کرد، ویالی نپذیرفت. اقدامی که بعدها نسبت به آن ابراز پشیمانی کرد. ویالی درباره رابطه اش با آریگو ساکی این چنین گفته است.
رابطه من با آریگو ساکی مثل رابطه دو خروس در مرغداری بود.
4 سال حضور او در یوونتوس با 5 قهرمانی برای او همراه بود. در این دوران یوونتوس مهاجمان تراز اولی مانند روبرتو باجو، دل پیرو، راوانلی، دی کانیو و کازیراگی را در اختیار داشت. آخرین قهرمانی یوونتوس در جام باشگاه های اروپا نیز در سال 1996 به دست آمد. جایی که ویالی به عنوان کاپیتان جام را بالای سر برد.

بازی های درخشان یوونتوس در این سالها باعث شد تا پریسکو طرفدار معروف اینتر، این تیم و ویالی را اینگونه توصیف کند.
یوونتوس از دوپینگ استفاده می کند؟ وقتی من "ویالی" را دیدم که شبیه یک فضایی بود، اینزاگی 18 گل به ثمر رساند و یوونتوس کنترل اروپا را به دست آورده است، می دانستم که یک چیزی اشتباه است.
در 32 سالگی ویالی راهی لندن شد تا در چلسی به دوران حرفه ای اش خاتمه دهد. در دومین فصل حضورش در چلسی زمانیکه 33 سال سن داشت پس از اخراج سرمربی تیم رود گولیت، توسط بیتس رئیس باشگاه به عنوان سرمربی جدید انتخاب شد. در سال نخست او هم بازیکن چلسی بود و هم سرمربی تیم. در 6 ماه نخست به عنوان سرمربی در چلسی او سه قهرمانی کسب کرد که یک رکورد محسوب می شد. سپس با گلزنی در دربی لندن از فوتبال خداحافظی کرد و صرفا به سرمربی گری ادامه داد. در دو سال و نیم سرمربی گری در چلسی رکورد بیش از 53 درصد پیروزی را برای خود به ثبت رساند و 5 قهرمانی برای تیمش به ارمغان آورد.،

یک دوره یک ساله سرمربی گری در واتفورد در فصل 2001- 2002 نیز پایان دوران مربیگری حرفه ای ویالی بود. اینگونه ویالی قبل از 38 سالگی دوران سرمربیگری خود را به پایان رساند. دوران بعدی زندگی ویالی تناسبی با 20 سال گذشته زندگی او نداشت. زندگی پرهیجان او سپس بسیار آرام دنبال شد. در سال 2006 ویالی کتابی نوشت که به بررسی سبک فوتبال ایتالیا و انگلیس میپرداخت. پس از آن مدتی به عنوان کارشناس شبکه اسکای ایتالیا به تفسیر فوتبال پرداخت. در جریان یورو 2012 به عنوان کارشناس شبکه بی بی سی پوشش خبری مسابقات را انجام میداد. صرفا همین!
اما ظاهرا این دوران برای ویالی ، آرامشی پیش از طوفان بود. در سال 2017 ویالی متوجه سرطان پانکراس خود شد و درمان خود را آغاز کرد. او بعدها در گفتگو با آلدو کازولو خبرنگار کوریره دلاسرا در رابطه با روزهای اول بیماری خود چنین گفت:
دلم میخواست طی زندگیام با این ماجرای وحشتناک روبهرو نشوم. ولی خب، ممکن نبود. من این بیماری را تنها یکی از مراحل زندگیام میدانم که باید با شجاعت با آن روبهرو بشوم. میدانستم سخت است. بهخصوص صحبت کردن دربارهاش با دیگران و خانوادهام. کسی دلش نمیخواهد عزیزانش را آزرده کند. پدر و مادرم، برادرها و خواهرم، همسرم کاترین، و دخترهایمان اولیویا و سوفیا. آدم اینجور وقتها احساس شرمندگی میکند، چون فکر میکند ناراحتی خانوادهاش تقصیر او است. من زیر پیراهنم گرمکن میپوشیدم تا کسی متوجه نشود لاغر شدهام. دلم میخواست آنها ویالی که همیشه میشناختند را ببینند.
پس از ناکامی ایتالیا در صعود به جام جهانی 2018، روبرتو مانچینی دوست قدیمی ویالی به عنوان سرمربی ایتالیا انتخاب شد. در این زمان ویالی دوران سخت بیماری را سپری میکرد اما در دلش عشق به ایتالیا همچنان موج میزد. مانچینی در کنار خود نیاز به یک دستیار ماهر و دوستی قابل اطمینان داشت. پس در سال 2019 زوج ویالی و مانچینی بار دیگر شکل گرفت. این بار ویالی به عنوان دستیار مانچینی و مدیر تیم ملی ایتالیا مشغول به کار شد. یکبار دیگر دوستان قدیمی به یکدیگر رسیده بودند.
در همین دوران بدن ویالی نسبت به درمان واکنش مثبت نشان داد و در سال 2020 بدن او از سرطان پاک شده بود. در مصاحبه با دیلی میل او درباره نقش والدینش برای غلبه او به بیماری چنین گفت:
پدر من 90 ساله و مادرم 85 ساله است، بنابراین من بسیار خوش شانس هستم که هنوز هر دو را دارم. اما حالا که خودم یک پدر و مادر هستم، متوجه می شوم که هیچ احساسی بدتر از از دست دادن فرزند نیست. بنابراین عهد کردم: اجازه نمی دهم این اتفاق برای پدر و مادرم بیفتد. من میخواهم تا زمانی که ممکن است زنده بمانم، اما بیشتر از همه نمیخواهم آنها مجبور باشند با غم از دست دادن فرزند دست و پنجه نرم کنند. این هدف من بود: زنده ماندن برای آنها
همکاری ویالی و مانچینی باعث شد تا ایتالیا پس از مدتها ناکامی بار دیگر فاتح اروپا شود. قهرمانی که ویالی مثل همیشه نقش موثری در آن داشت. شور و هیجان او طی بازیهای ایتالیا قابهای ماندگاری از او ثبت کرد. یکی از بهترین قابها زمانی رقم خورد که پس از بازی فینال این دو دوست قدمی یکدیگر را در آغوش گرفتند!

اما مثل همیشه پس از هر بهاری، بار دیگر خزان از راه رسید. در سال 2021 بیماری ویالی دوباره تشدید شد و سرطان به جسم او بازگشت، این بار اما قویتر از همیشه. در یک مصاحبه در سال 2022 با نتفلیکس، ویالی درباره بیماری خود چنین گفت:
این بیماری مطلقاً درد و رنج نیست بلکه لحظات شگفت انگیزی وجود دارد. زندگی %20 آن چیزی است که اتفاق میافتد و %80 به واکنش شما در مقابل اتفاقات مربوط میشود. بیماری میتواند چیزهای زیادی به شما در مورد شخصی که هستید، یاد دهد، همچنین میتواند یک فرصت باشد. توجه داشته باشید، من بیشتر جلو نمیروم که بگویم از سرطان سپاسگزارم!
صحبتهای او در این مستند بسیار متفاوت بود. بینندگان تصور میکردند که پای صحبتهای یک فیلسوف نشستهاند و او اینگونه مرگ را برای آنها تفسیر میکند. این نشان صحبتها نشان میداد جیانلوکا ویالی ذاتا یک انسان بزرگ بود که معنی واقعی زندگی را درک کردهاست. بخش دیگری از مستند نیز توجه اغلب بینندگان را به خود جلب کرد. زمانی که از او درباره مرگ پرسیده شد، ستاره بزرگ چنین جواب داد:
به صورت طبیعی از مرگ میترسم چون نمیدانم وقتی همه چیز خاموش میشود و نور میرود، در آن سو چه اتفاقاتی میافتد اما هیجان زده هستم که این موضوع را متوجه شوم. این اضطراب وجود دارد که نمیتوانم همه کارهایی را که میخواهم انجام دهم، تمام کنم اما این موضوع به شما کمک میکند تا قدر زندگی را بدانید و زندگی را بهتر درک کنید. احساس میکنم خیلی خوش شانس هستم.
مبارزه ویالی با سرطان همیشه ادامه داشت. او هیچگاه حریفی نبود که راحت تسلیم شود. اما سرطان هر روز در جسم او بیشتر ریشه میکرد. همین موضوع باعث شد که مربی پرشور و هیجان از سمت خود در تیم ملی ایتالیا استعفا دهد. این موضوع ناشی از مسئولیتپذیری او بود. نمیخواست علیرغم ناتوانیاش در یک سمت صوری قرار بگیرد. ویالی هیچگاه دردهایش را بزرگ جلوه نمیداد و تمام تلاشش این بود که به افرادی که مانند او درگیر این بیماری هستند انگیزه بدهد.
امیدوارم یک روز کسی به من نگاه کند یا به من فکر کند و بگوید بهخاطر تو بود که تسلیم نشدم جانلوکا.
6 ژانویه 2023 جانلوکا بالاخره سپر انداخت و ناخواسته دل پدر و مادر پیرش و همه عزیزانش را شکست. مرگ او در بین دوستانش برای هیچکس به اندازه مانچینی سخت نبود.

کتاب زندگی جانلوکا ویالی این گونه بسته شد اما داستان زندگی او هیچگاه از ذهن طرفدارانش پاک نخواهد شد.
نظر شما در رابطه با سخنان ویالی نسبت به مرگ، زندگی و خانواده چیست؟
5 thoughts on “جانلوکا ویالی؛ مردی که از مرگ نمی ترسید”
عجب فوتبالیستی بود…
یادمه تو چلسی مربیگری میکرد و تیم خوبی ساخته بود.
تو ایتالیا هم کنار زمین هیجان زیادی داشت.
ویالی نمونه ای خوبی از یک ایتالیایی پر شور و هیجان بود.
چه زود یک سال گذشت.
انگار همین دیروز بود که کنار زمین با مانچو خوشحالی میکرد برای بردهای ایتالیا تو یورو 2020
یادش بخیر چه هیبتی داشت
سلام به همه دوستداران جیان لوکا ویالی.
او جنتلمن فوتبال بود.باشخصیت، دوست داشتنی، شجاع، ثروتمند، تحصیل کرده و بسیار مردمی.
روحش شاد.
ویالی کاراکتر جالبی داشت. از همون جنس بازیکن ایتالیایی بود که در موردشون شنیدم. باتعصب، مبارز و خوش تکنیک…
برای موفقیت تیمش تمام تلاششو میکرد!