شل سیلوراستاین (1999-1930) شاعر، نویسنده، کارتونیست و خواننده آمریکایی است. سیلوراستاین یک هنرمند متفاوت بود و سبک جدیدی را ارائه داد. علت اصلی شهرت او شعرهای کودکانهای است که مخاطب آنن بزرگسالان میباشند. او برای شعرهای خود نقاشی می‌کشید و طنز تلخی نیز در آثار او مشاهده میشود. قورگورو و کانباغه یکی از اشعار مفهومی سیلوراستاین است که در قالبی ساده بیان میشود. این شعر داستانی را با هم بخوانیم:
قورگورو و کانباغه
قورباغه به کانگورو گفت:
“من می‌توانم بپرم و تو هم.
پس اگر باهم ازدواج کنيم،
بچه مان می تواند از روی کوه یا یک فرسنگ بپرد،
و ما می توانيم اسمش را «قورگورو» بگذاريم.”
امیدوارانه وزغ به کانگورو این را گفت.
کانگورو گفت: عزيزم چه فکر جالبی.
من با کمال میل با تو ازدواج می کنم.
اما دربارۀ قورگورو،
بهتر است اسمش را بگذاريم «کانباغه».
کانگورو در حالیکه اخم کرده بود این را به قورباغه گفت.
پس هر دو با هم بحث کردند اما نتوانستند توافق کنند
بر سر «قورگورو» و «کانباغه»!
آخرش قورباغه گفت: اصلا من دلم نمیخواهد با تو ازدواج کنم.
برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه».
کانگورو گفت: بهتر.
قورباغه ديگر چيزی نگفت.
کانگورو هم جست زد و رفت.
آنها هيچوقت ازدواج نکردند،
بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوهها بجهد و يا يک فرسنگ بپرد.
چه بد، چه حيف
فقط به این دلیل که آنها نتوانستند بر سرِ يک اسم توافق کنند.
شاعر: شل سیلوراستاین
شعر سیلوراستاین همانطور که انتظار داشتیم به یک داستان ساده می‌پردازد. حتی “عمو شلبی” _لقبی که خودش در جوانی انتخاب کرده بود_ از حیوانات ساده‌ای برای بیان داستانش استفاده می‌کند. نقاشی‌های کارتونی سیلوراستاین نیز مانند نقاشی همین شعر او اغلب ساده اما مفهومی است. کانگورویی که در کیسه‌اش گل دارد و قورباغه‌ای که روی صخره نشسته است.
تاریخ بشر سرشار از همکاری‌های ناتمامی است که در صورت شکل گرفتن، می‌توانست شامل دستاوردهای بزرگی باشد. به طور مثال بسیاری از نرم‌افزارهای کاربردی که از آن استفاده‌کنیم نتیجه یک همکاری چند نفره است. اینستاگرام نمی‌توانست با تلاش یک نفر چنین برنامه موفق و پرمخاطبی باشد. بسیاری از مقالات علمی نیز حاصل یک کار گروهی است. در جهان امروزی همکاری اهمیت بیشتری دارد، زیرا برای رسیدن به نتایج خیره‌کننده باید یک تیم هماهنگ و همدل در اختیار داشته باشیم.
مطالب برگزیده: چالش چراغ مارین سورسکو
نظر شما درباره داستان قورگورو و کانباغه سیلوراستاین چیست؟
4 نظرات در مورد “قورگورو یا کانباغه!؟ شل سیلوراستاین”
این متن منو یاد روباه انداخت که به شازده کوچولو گفت:
زبان سرچشمه همه اختلافات است.
سلام بر مسیح
عاشق شازده کوچولو اگزوپری هستم. نمی‌دانم چرا هنوز اینجا چیزی درباره او ننوشتم. به زودی اگزوپری هم به وبلاگم راه خواهد یافت.
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی بهترست
🙏🙂
به به
بازم انتخاب خوبی داشتید!
جا داره یادی کنیم از یکی از نامه‌های نادر ابراهیمی:
بگذار خرده اختلاف‌هایمان باقی بماند…
هیچوقت در جستجوی تطبیق ۱۰۰ درصدی نباشیم…